کانکریت و آهنکانکریت:

ساخت وبلاگ
   1.2 کانکریت و آهنکانکریت:             کانکریت یک ماده ساختمانی سنگ مانند است که از مخلوط کردن سمنت، ریگ، جغل و اکثرآ از علاوه گی های دیگر (به منظور بهتر ساختن خواص آن و بدست آوردن یک مخلوط مورد نظر) تشکیل میگردد. از کانکریت تازه مخلوط شده و پلاستیکی میتوان اجزای ساختمانی با اشکل گوناگون تولید نمود. البته کانکریت بدون سیخ که در مقابل فشار قوی بوده اما دارای مقاومت کششی ضعیف میباشد و به آسانی در آن درزها بوجود می آید، بنابر این کانکریت بدو سیخ شکنند بوده و نمیتواند تحت تاثیر بار تغیر شکل های  بزرگ را متحمل گردد که شکست آنی می نماید. تقویه کانکریت توسط سیخ های فولادی دو نقیصه فوق یعنی درز نمودن و شکننده گی را مرفوع میسازد.                 فولاد یک ماده نرم و دارای مقاوت بلند است که خود هم یک سلسله ضعف ها دارد که میتوان این ضعف ها را با یکجا نمودن آن در کانکریت تقلیل بخشید و یا محدود ساخت. در کانکریت قشر محافظوی سیخ ها را از زنگ زدن محافظت می نماید. مقاومت کششی سیخ در 1200 درجه فارنهایت سریعآ کاهش می یابد، کانکریت یک عایق خوب برای سیخ ها است که با قشر محافظوی در حدود چند سانتی متر معین سیخ ها را از تاثیرات حرارت در درجات حرارت بلند محافظت می نماید و از زنگ زدن آن نیز جلوگیری به عمل می آورد، بنابر این آمیزش مناسب این هر دو ماده نواقص یک دیگر را مرفوع می سازند. وقتیکه تقویه سیخ ها با کانکریت چشپش خوب داشته باشد یک ماده ساختمانی قوی رابوچود آورده که آهنکانکریت نامیده می شود که وسیعآ برای اعمار اساس ها، فرم های ساختمانی، ذخیره گاها، بام های ورقه یی، سرک ها، دیوارها، بندها، کانال ها، ساختمانها و تعمیرات متعدد دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.                   دو مشخصه عمده کانکریت با وجود آمیزش این هر دو  ماده باقی خواهد ماند که عبارت اند از توسعه حرارتی(Shrinkages) و خزیدن (Creeps) ، که تاثیر منفی این دو مشخصه میتواند با دیزاین دقیق از بین رود.     1.3.1 واحدات اندازه گیری و کود ها:   Units of Measure and Codes                    در کشورهای مختلف جهان از واحدات اندازه گیری های مختلف استفاده به عمل می آید ، در ایالات متحده امریکا هنوز هم سیستم اندازه گیری (US.CU) مروج است ( با وجود اینکه به تبدیل این سیستم به سیستم بین المللی یا  System International  متعهد شده اند) . مطابق سیستم (US.CU) واحدات اندازه گیری foot, pound, second  میباشد.  در اکثر کشور ها از سیستم های SI و MKS  استفاده می شود. ما در این رهنمود از سیستم MKS  و از سیستم  SI  استفاده نموده ایم و ترجیح میدهیم تا از سیستم MKS استفاده گردد زیرا در موسسات تحصیلی و مارکیت ها و بازار ها این سیستم زیاد مروج است.        MKS  SI  US Customary   Units     M  cm  M  mm   Inch-Foot  Length  Kg  Ton  N(Newton)  KN  Lb(pound)  Kips  Load  ,  Pa(), MPa  ,  Stress  (mass)  (mass)    Density  Kg.m  T.m  KN.m  N.mm  Ft.kips  In-lb  Moment                             1.3.2 کود ها Codes:         کودها عبارت از یک لست از مشخصات تخنیکی و ستاندردهایست که دیتایل های مهم دیزاین و ساختمان را کنترول میکند و هدف آن تولید عناصر مصئون و سالم و جلوگیری از دیزاین ضعیف و ساختمان ناقص میباشد. دو تیپ از کود ها میتوانند وجود داشته باشند:   کود ساختمانی( Structural Codes) : توسط متخصصینیکه با استعمال مناسب مواد مشخص ساختمانی و کلاس مشخص از عناصر و در ساختمانها سرو کار دارند بوجود آورده شده و کنترول میگردد.     نوع دوم کود تعمیراتی یا(   Building Codes) میباشد که مسایل مربوط به ساختمان را در یک ناحیه معمولآ در یک شهر یا ایالت را در بر میگیرد، هدف این نوع کود اعمار تعمیرات مصئون از طریق در نظر گرفتن تاثیرات شرایط محیطی بالای ساختمان میباشد مثلآ در نظر گرفتن زلزله در نواحی زلزله خیز، برف در نواحی سرد سیر، باد و گرد بادها در نواحی بادخیز و غیره . مشخصات کودها بر تحقیقات و تجارب ساحوی چندین ساله متکی بوده و به مرور زمان در آن تغیرات آورده می شود تا در مطابقت به زمان و مکان ساختمانهای مصئون و قابل بهره برداری اعمارگردد .         هر کشور کود ها و ستاندرد های مشخص خود را دارد. در کشور عزیز ما افغانستان متاسفانه هنوز چنین کود ها وجود ندارند و اندک تحقیقاتیکه در زمینه صورت گرفته بود به اثر جنگ ها از بین رفتند.                 1.4 بار ها و تاثیرات (Loads and Effects) :                حین تهیه، انتقال، منتاژ و بهره برداری عناصر بار بردارنده ساختمانی بالای آنها بار ها و تاثیرات مختلف النوع عمل می نمایند. قوه هاییکه ازاثر وزش باد( wind) ، تصادم (impact)، انبساط (shrinkage) ، تغیر حرارتی( Temperature changes) ،خزیدن(Creep)، نشست(setlement) ، زلزله (Earthquake) و غیره بر ساختمانها عمل می نمایند بنام تاثیرات نامیده می شود.       بار ها در ارتباط با مداوت عملکرد آنها به بارهای ثابت(Dead loads) و بارهای موقت( Live loads) تقسیم میگردند. بارهاییکه درتمام جریان بهره برداری ساختمان عمل می نماید و عبارت از وزن قسمت های جداگانه ساختمان ، وزن خاک ها و تاثیرات تشنجات قبلی میباشند بنام بارهای ثابت یاد میگردند.        بار ها در ارتباط با روش دیزاین به بارهای نورماتیفی یا بهره برداری و یا Service loads (Ws, Ps) و بارهای سنجشی یا Factored loads or Designed loads  (Wd, Pd) تقسیم بندی میگردند.                 تمام عناصر ساختمانی باید طوری دیزاین گردند که تحت تاثیر هر نوع شرایط ممکنه بهره برداری تخریب نشده و بیش از حد تغیر شکل ننمایند، بنابر این انجنیر باید پیش بین تمام بارهای ممکنه  که ساختمان در مدت زمان بهره برداری با آن مواجه میگردد. به صورت عموم در دیزاین اجزای ساختمانی باید بارهای ثابت و موقت حتمی در نظر گرفته شود و به تاثیراتیکه در بالا تذکر داده شد نیز باید توجه مبذول گردد.     بارهای نورماتیفی و سنجشی:         بار های اعظمی عامل بالای ساختمان که در صورت تامین شرایط نورمال بهره برداری توسط کود ها تعیین میگردند بنام بارهای نورماتیفی یاد می شوند (Ps) .         انحراف قیمت های حقیقی بارها از قیمت های نورماتیفی آنها توسط ضریب های اطمینان نظر به بار یا ضریب های اضافه باری (n) در نظر گرفته می شود. قیمت این ضریب ها در اکثر حالات از یک بزرگتر بوده در محاسبات نظر به حالات حدی اول بارهای سنجشی در نظر گرفته میشود یعنی: P=Ps*n         برای دریافت بارهای سنجشی از اثر وزن عناصر و خاکها ضریب n) ) چنین در نظر گرفته می شود:     وزن عناصر فلزی :  n=1.05  کانکریتی با1600kg/m3  n=1.1  برای عناصر کانکریتی  γ  ، مواد عایق ، قشر های هموار کننده، رویکاری ها ( پلیت ها، مواد رولی، پرکاری ها و غیره) که در شرایط فابریکه یی تهیه شده باشند:  n=1.2 و اگر در ساحه تهیه شده باشند در آنصورت n=1.3  قبول میگردد.  برای خاکها که به حالت طبیعی قرار داشته باشند: n=1.1    برای پرکاری ها :  n=1.15       تبصره: در صورتیکه محاسبه عناصر در استواری موقعیت درمقابل واژگون شدن صورت میگیرد و همچنان در سایر حالات اگر کم شدن بار سنجشی شرایط کاری ساختمان را خراب میسازد باید محاسبه علاوه گی صورت بگیرد، در آنصورت برای تمام ساختمان یا یک قسمت آن مثلآ گادر های مسلسل ، چوکات ها، (n=0.9) در دریافت بارها از اثر خاک ها در حالاتیکه لازم باشد باید وزن مواد گدام شده، تجهیزات ترانسپورتی متحرک که از طریق خاکها انتقال می یابد در نظر گرفته شود. برای عناصر فلزی که نیروهای داخلی در آنها از اثر وزن خود آنها بیشتر از 50%  نیرو های مجموعی میگردد ضریب n=1.1   قبول میگردد.     برای بار های منتشره منظم بالای پوشش و زینه ها اگر V باشد ضریب n=1.3  و اگر   Vn>2000Pa باشد ضریب n=1.2  گرفته می شود.  برای بار برف در صورتیکه  باشد ضریب n=1.4  و اگر  باشد ضریب n=1.6  گرفته میشود( تمام بارهای ثابت بالای بام و Sn  بارهای نورماتیفی برف میباشد) . برای بار باد (n=1.4)، برای تجهیزات سیار n=1.05 ، برای عایق تجهیزات سیار n=1.20 ، برای پرکاری تجهیزات مثلآ مخزن های آب و نل ها در صورتیکه بداخل مایعات باشد n=1.00 و اگر شلاک ومواد ریزنده باشد n=1.10  و برای بار کننده ها و بلند کننده های برقی  n=1.2  گرفته می شود. در صورت بارهای دینامیکی باید علاوتآ ضریب دینامیکیت (Kg) نیز در نظر گرفته شود: P=Ps.n.Kg، به این ترتیب بار سنجشی عبارت از بزرگترین و یا کوچکترین باری است که در خرابترین شرایط بالای ساختمان عمل میینماید.          مقدار حقیقی بار های ثابت قبل از تعین سایز اجزاء به صورد دقیق دانسته شده نمیتواند و به صورت مقدماتی نظر به ابعاد اجزاء و وزن حجمی مواد و یا نظر به کتلاک ها تعین میگردند. وزن حجمی بعضی از مواد ساختمانی در جدول (1-1) درج میباشد.       بعد از محاسبه، تعین سایز و ترتیب دیتایل های مهندسی ، بار ثابت میتواند دقیق گردد. این مسئله خصوصآ در صورت وایه های نسبتآ بزرگتر ( اضافه تر از 75 فت یا 22متر) قابل توجه است. بارهای موقت-زنده که مربوط چگونگی استفاده از ساختمان میباشد توسط کود های محلی(شهری-ایالتی) تعین میگردند که برای ساختمانهای مختلف در جدول ها آورده شده اند( جدول 2-1)     آمیزش بار ها:        تمام بار ها در آمیزش های مختلف بالای تعمیرات حین بهره برداری از آنها عمل می نماید، محاسبه عناصر باید برای خرابترین آمیزش صورت بگیرد. نورم ها دو نوع از آمیزش بار ها را تعین کرده اند: آمیزش اساسی که بار های ثابت، طویل المدت و کوتاه مدت را در بر میگیرد. آمیزش خاص که بارهای ثابت، طویل المدت، بارهای ممکنه کوتاه مدت و یکی از بارهای مخصوص را در بر میگیرد.  اگر در محاسبه نظر به آمیزش اساسی یک بار موقت (کوتاه مدت یا طویل المدت) شامل باشد ، مقدار بار موقت بدون کاهش در نظر گرفته میشود و اگر دو یا اضافه تر از دو بار موقت شامل باشد ، این بار ها درصورتیکه طویل المدت باشد در ضریب آمیزش (c=0.95) و اگر کوتاه مدت باشد در ضریب (c=0.90) ضرب میگردد.  در صورتیکه محاسبه نظر به آمیزش خاص صورت بگیرد و در آن کمتر از دو بار موقت شامل نباشند در این صورت اگر بار موقت کوتاه مدت باشد (c=0.80) و اگر طویل المدت باشد (c=0.95) در نظر گرفته میشود، اما بار مخصوص بدون کاهش محاسبه گرفته میشود.                بعد از اینکه سایز عناصر تحت بارهای ثابت و موقت تعیین گردید، باید برای آمیزش بار باد با بار های موقت و ثابت کنترول شود. بار باد بالای تعمیرات با ارتفاع کوچکتر از (18-16) متر در تعیین اندازه اجزای آن تاثیر اندکی دارد ، اما برای تعمیرات  بلند با ارتفاعات اضافه تر از 40 متر تاثیر بار باد قابل ملاحظه میباشد و باید در نظر گرفته شود.          در مناطق زلزله خیز تاثیرات دینامیکی از اثر تکان زمین باید در نظر گرفته شود. برای تعمیراتیکه در نواحی با سایزمیکیت پایین قرار داشته باشند به منظور کاهش تاثیرات سیسمیکی بهتر است ساختمان کانکریتی با نرمی کافی دیزاین شود تا بتواند تکان های زلزله را تحمل نماید. در مناطقیکه امکان وقوع زلزله های قوی وجود دارد دیزاین باید مطابق توصیه های رهنمود راجع به دیزاین تعمیرات مقاوم زلزله صورت بگیرد . وقتیکه اجزاء تحت تاثیر قوه های بزرگ جانبی قرار میگیرند و امکان بوجود آمدن تشنجات معکوس وجود داشته باشد این چنین اجزاء باید به صورت دو طرفه سیخبندی گردند. شدت تکان های زلزله، بار باد و برف برای ولایات افغانستان در جدول (3-1) میباشد.        جدول (3-1) وزن پوشش برف، سرعت فشار باد و سیسمیکیت سنجشی ولایات مختلف افغانستان  شماره     شهرها  ارتفاع از سطح بحر به     (m)  وزن پوشش برف Poبه     سرعت فشار باد    بهq        سیسمیکیت  سنجشی  به  بال  1  بغلان  510  50  20  7  2  بامیان  2550  70  30  8  3  بست  780  50  30  7  4  چخچران  2230  100  55  7  5  فیض آباد  1200  50  30  9  6  گردیز  2350  150  30  8  7  غزنی  2183  200  40  8  8  هلمند  2070  70  40  7  9  هرات  964  70  70  7  10  جلال آباد  580  50  40  7  11  کابل  1791  100  55  8  12  کندهار  1010  50  40  7  13  قلات  1565  100  55  7  14  کندز  433  50  20  7  15  لوگر  1935  100  40  8  16  مزارشریف  378  50  40  7  17  میربچه کوت  1660  100  30  9  18  پغمان  2114  200  30  9  19  مقر  2000  150  30  7  20  میمنه  815  70  40  7  21  شبرغان  360  50  40  7  22  تالقان  804  100  30  8  23  کشم  1000  50  30  8  24  شغنان  2265  150  20  8  25  فراه  700  50  30  7           1.5           نرمی- شکننده گی : ( Ductility – Brittleness )           تمام کود ها منجمله (ACI Code) تاکید می نمایند که عناصر آهنکانکریتی باید با نرمی کافی دیزاین شود، در حالیکه کانکریت بدون سیخ شکنند میباشد. نرمی توانایی تحمل تغیر شکل های زیاد یک جز ساختمانی را بدون وقوع شکستگی ( Rapture) ارایه میکند.       عناصر نرم میتوانند تحت بار انحنا و تغیر شکل زیاد نموده و تخریب نگردند که این چنین توانایی از تخریب کلی ساختمانی جلوگیری نموده و از جانب دیگر اصطلاح شکنند بودن، تخریب ناگهانی آنی اجزای ساختمانی را ارایه می نماید. زمانیکه یک جز شکنند شکست می کند حتمآ اجزای مجاور خویشرا اضافه بار یا خساره مند ساخته و تخریبات اضافی را ببار می آورد.        توانایی تحمل تغیر شکل های بزرگ یک ساختمان نرم قبل از تخریب علایم تهدید به تخریب را نشان داده و مجال آنرا میدهد که خطر را از طریق کاهش بارها کم ساخت و یا از بین برد. برخلاف تخریب شکنند آنی و بدون هشدار واقع گردیده و مجال کاهش و یا رفع تهدید را نمیدهد.      چنان نوع تخریب که تاثیرات شکست موضعی به تمام ساختمان و یا قسمت قابل ملاحظه آن  منتشر گردد بنام (Progressive Collapse) یا تخریب پیشرفته یاد میگردد.       مقررات دیزاین که احتمال تخریب پیشرفته را کاهش میدهد در کود ها آورده میشود.        1.6           محکمیت و قابلیت بهره برداری( Strength and Serviceability):     اجزای ساختمانی اکثرآ برای بارهای بزرگتر از بارهای پیش بینی شده بهره برداری یعنی با یک ذخیره علاوه گی دیزاین میگردد ، این ظرفیت یا ذخیره علاوه گی نه تنها ضریب مصئون بودن ساختمان در مقابل شکست از اثر اضافه باری تصادفی یا ساختمان و مواد ناقص را در نظر میگیرد بلکه سطح تشنجات از اثر بار بهره برداری را محدود ساخته یک اندازه کنترول بالای تغیر شکل و بوجود آمدن درزها میداشته باشد ، حتی یک جز ساختمانی بارهای دیزاین را تحمل کرده میتواند نباید چنان خمیده گی ( Deflection) را کسب کند که بهره برداری نورمال را برهم زند.              با قبول کردن یک ذخیره محکمیت ، دیزاینر در نظر دارد که ممکن اجزاء تحت عمل بار بزرگتر از بار پیش بینی شده قرار بگیرد و یا اجزاء در نتیجه استعمال مواد و کار با کیفیت پائین ، محکمیت پایینتر داشته باشد.        ضرور است عناصر با محکمیت کافی دیزاین شوند تا احتمال تخریب به یک لیول قابل قبول کاهش یابد و تحت بارهای نورمال بهره برداری بصورت موثرتر وظیفه خویش انجام دهند. تغیر شکل باید محدود ساخته شود تا فرش موقعیت خود را در یک سطح معین حفظ کند و اهتزاز ننماید ، از بوجود آمدن درزها در سنج های خشتی یا ریختن پلستر جلوگیری شود و تجهیزات حساس از مطابقت خارج نشوند. علاوتآ عرض درز ها باید محدود گردد تا برجستگی مهندسی سطوح مثلآ سقف آویزان محافظت گردد و سیخ ها از خطر زنگ در امان باشند.        1.7           طرق محاسبه و دیزاین عناصر آهنکانکریتی :  Design Method of RCC Elements:               محاسبه عناصر ساختمانی باید قابلیت کار آنها را در پروسه بهره برداری تامیند نماید، محاسبه ستاتیکی یا دینامیکی ، تشکیل شیما های سنچشی عناصر که انعکاس دهنده بسیار خوب کار واقعی آنها میباشد و دریافت نیروی های داخلی( مومنت های انحنایی، قوه های عرضی ، قوه های طولانی و غیره) در مقاطع خطرناک عناصر تحت دیزاین با در نظرداشت شخی واستواری آنها را در بر می گیرد، اگر کار ارتجاعی مواد  در عناصر مدنظر باشد این محاسبه با استفاده از طرق عمومی میخانیک ساختمان صورت میگیرد و یا از طریقه تعادل حدی با در نظر داشت تقسیمات مجدد نیروها در نتیجه تغیر شکل های پلاستیکی استفاده میشود.                 چون اهنکانکریت یک ماده ساختمانی ارتجاعی-پلاستیکی میباشد بنابر این تیوری مقاومت مواد ارتجاعی برای آن قابل تطبیق نیست. خواص ارتجاعی – پلاستیکی  آهنکانکریت از قبیل انقباض، انبساط، خزیدن، پیدایش درزها در ناحیه کششی و غیره بالای حالات تشنچی و تغیر شکل اجزای آهنکانکریتی تاثیر زیاد دارد. تیوری مقاومت آهنکانکریت به اساس تجارب و قوانین میخانیک ایجاد شده و حالات تشنجی و تغیر شکل اجزاء را در مراحل مختلف بارگذاری آنها در نظر میگیرد.        1.8.1 سه مرحله در حالت تشنجی و تغیر شکل:  Three Stages in the Stress-Strain State:                 تجارب ئیکه بالای یک تعداد اجزای آهنکانکریتی به شمول اجزای انحنایی، کششی غیر مرکزی و فشاری غیر مرکزی با دیاگرام های منفی و مثبت صورت گرفته نشان داده شده است که با افزایش تدریجی بار خارجی سه مرحله تشنجی-تغیرشکلی در وضعیت یا حالت جز به مشاهده میرسد، این  سه مرحله را برای یک جز انحنایی مورد مطالعه قرار میدهیم، شکل(1.1)     مرحله اول :  First stage              وقتیکه بار (مومنت انحنایی) کوچک باشد ، تشنج در کانکریت و فولاد کوچک است ، طبعیت تغیر شکل غالبآ الاستیکی(ارتجاعی) بوده ورابطه بین تغیر شکل وتشنج خطی است ودیاگرم های تشنجات نورمال درنواحی   کششی و فشاری مثلثی میباشند، درزها در ناحیه کششی کانکریت هنوز بوجود نیامده(مرحله 1.a شکل). در این مرحله برای دریافت تشنجات از قوانین مقاومت ارتجاعی استفاده میشود. با افزایش بعدی بار، انکشاف سریع تغیر شکل های ارتجاعی (پلاستیکی) در کانکریت ناحیه کششی به مشاهده رسیده و تشنجات در کانکریت به حد محکمیت در کشش میرسد   و دیاگرام فشار شکل منحنی را بخود گرفته واین ختم مرحله اول یا ختم مرحله اجزا بدون درزها (a-I) نامیده شده که اساس سنجش را نظر به بوجود آمدن درزها تشکیل میدهد.  با افزایش بعدی بار در ناحیه کششی کانکریت درزها بوجود می آید ، شکل(I-b) که سگنال آغاز مرحله دوم میباشد.     مرحله دوم Second Stage:              در این مرحله کانکریت ناحیه کششی عملآ از کار بر آمده وتمام نیروهای کششی را سیخ ها متحمل میگردند، گرجه تشنج در سیخ های کششی و کانکریت فشاری درین مرحله زیاد میباشد ولی هنوز به قیمت های حدی آنها نرسیده است. همین مرحله II  اساس محاسبه نظر به باز شدن درزها راتشکیل میدهد، دیاگرام تشنج شکل منحنی را بخود گرفته و پیک تشنج از کنار به طرف مرکز مقطع حرکت میکند، ختم مرحله  II زمانی میرسد که تغیر شکل پلاستیکی محسوس در سیخ ها انکشاف یابد. در اخیر این مرحله تشنجات در سیخ به حد سیالیت نزدیک میگردد.     مرحله سومThird Stage:              با افزایش بعدی بار، تشنج در سیخ های تقویتی به حد سیالیت میرسد  ، در اثر افزایش خمیده گی و کاهش عمق ناحیه فشاری، تشنج در ناحیه فشاری کانکریت به مقاومت قشاری نهایی میرسد به این ترتیب جز آهنکانکریتی تخریب میگردد که سیخ های ناحیه کششی اول و کانکریت ناحیه فشاری آخری میباشد. این تخریب طبیعتآ پلاستیکی میباشد و ما آنرا حالت 1 مینامیم (case 1) ، اگر ناحیه کششی جز توسط سیم های فولادی با محکمیت بلند که دارای فیصدی کم طوالت در حالت تخریب (حدود %4) بوده ، سیخبندی شده باشد در آنصورت سیم ها و کانکریت همزمان تخریب میگردد این تخریب طبیعتآ شکنند بوده و نیز تحت حالت 1 قرار میگیرد. اگر جز زیاد تقویه شده باشد، تخریب از اثر شکست کانکریت در ناحیه فشاری بوقوع می پیوندد. تخریب اجزای زیاد تقویه شده(سیخبندی شده) همیشه شکنند بوده که  مقاومت کششی سیخ ها در این صورت قسمآ مورد استفاده قرار میگیرد ما این حالت را (case 2) می نامیم.  در مرحله III ، سیخ های نا متشنج قبلی ناحیه فشاری تحت یک تشنج فشاری قرار دارند که مقدار آن مربوط تغیر شکل نهایی کانکریت () میباشد و یا  یعنی مساوی به نقطه سیالیت میباشد که برای فولاد نرم کوچکتر از 400MPa میباشد.  مرحله مخصوص تشنج-تغیرشکل برای مقاطع جداگانه یک جز به امتداد آن یکسان نمیباشد، مثلآ در قسمت هاییکه مومنت انحنایی کم باشد مرحله I، در جائیکه مومنت انحنائی زیاد باشد مرحله II، و در قسمت مومنت انحنائی اعضمی  مومنت انحنائی اعظمی مرحلهIII میباشد. به همین ترتیب در جریان متشنج قبلی ساختن، انتقال، و قرار گرفتن تحت بارهای مختلف بهره برداری میتواند مراحل مختلف تشتج-تغیرشکل(Stress-Strain) بوجود آید.        شکل (1-1) مراحل تشنجات و تغیر شکل در حالت انحناء عضوء ساختمانی  a ) مرحله I    , b) مرحله II    و  c) مرحله III        شکل 1-1) نمایش سه مرحله حالت تشنجی – تغیر شکلی  در طول گادر           در اجزای متشنچ قبلی وقتیکه تشنچ قبلی از سیخ به کانکریت منتقل میگردد در جز متشنج قبلی یک تشنج قبلی نسبتآ بلند تر انکشاف می یابد، به واسطه تغیر شکل غیر ارتجاعی ، دیاگرام تشنج فشاری شکل منحنی را بخود می گیرد. با بارگذاری تدریجی جز تشنج فشاری قبلی فشاری بیلانس گردیده و تشنج کششی محسوس یا قابل ملاحظه به مقاومت کششی نهایی کانکریت میرسد (شکل2-1) . با افزایش تدریجی تغیر شکل در کانکریت (Ec) و کاهش مودول ارتجاعیت کانکریت (E’c) ( البته ازمحور نیترال یا خنثی به طرف انساج کناری مقطع) تشنج اعظمی () به مرکز مقطع نزدیک میگردد. فرق بین اجزای آهنکانکریتی عادی و متشنچ قبلی در مرحله I  حالت تشنجی – تغیرشکلی زیادتر ظاهر میشود، دراجزای متشنج قبلی باریکه باعث بوجود آمدن درزها میشود چند برابر باری است که در اجزای عادی درز ها رابوجود می آورد ، تشنج در ناحیه فشاری و عمق این ناحیه نیز افزایش قابل ملاحظه می یابد. انتروال بین مرحله I  و III  کم میگردد. بعد از آنکه درز های بوجود آمد، حالات تشنجی-تغیرشکلی اجزای متشنج قبلی و بدون تشنجات قبلی یا عادی با هم مشابهت پیدا میکنند.              شکل (2-1) تقسیمات تشنج در مقطع یک جز متشنج قبلی در حالت انحناء  a)      در جریان ایجاد نمودن تشنجات قبلی  b)     بعد از وارد ساختن بار خارجی مرحله I           1.8.2 انکشاف درز ها در ناحیه کششی :  Cracks Development in Tension zone:                 درزها در اجزای آهنکانکریتی از اثر پروسه سخت شدن و توسعه حرارتی (shrinkage) ، تشنج ابتدایی در جریان تولید، اضافه متشنج شدن مواد در بهره برداری از سبب اضافه باری، نشست اتکا ها، تغیرات درجه حرارت و غیره میتوانند بوجود آیند. اضافه تشنجی بیشتر ، بیشتر باعث ایجاد درزها در نواحی کششی نظر به نواحی فشاری میگردد. درزهای نامرئی حتی در نواحی کششی ساختمانهای آهنکانکریتی کاملآ خوب دیزاین شده نیز منتشر میگردد ، این بدان دلیل است که قابلیت انبساط کانکریت کم بوده و نمیتواند طوالت قابل ملاحظه فولاد را در حالت تشنجات بلند کاری دنبال نماید. تجربه نشان میدهد تا زمانیکه عرض این درزها در یک حدود معین قرار داشته باشد، خطرناک نمیباشند و بر بی عیبی اهنکانکریت تاثیری ندارد.              سیخ های تقویتی در ناحیه کششی یک جز تا یک اندازه تاثیر منفی غیر منظم بودن ساختمان داخلی و عدم تسلسل یا انقطاع کانکریت را کاهش میدهد، لیکن با یک مقدار معمول سیخبندی ، مقاومت کششی آهنکانکریت صرف یک کمی ازمقاومت کششی کانکریت بدون سیخ اضافه میباشد.              درزها در نواحی فشاری معمولآ علامه آنست که مقطع برای تشنج فشاری کافی نمیباشد ، این چنین درزها برای مقاومت ساختمان یک تهدید میباشد. درزداری در نواحی کششی میتواند به سه مرحله تقسیم شود: درزداری نخستین یا تازه که هنوز درز مرئی نمیباشد. درزداری مرئی باز شدن درزها الی یک مرحله اعظمی آن .   در اجزای با سیخبندی نورمال دو مرحله اول با هم یک بوده و به این ترتیب ما میتوانیم دو مرحله را مشاهده کنیم: یکی درزداری مرئی یا مشهود و دیگری باز شدن درز ها.        1.9 دیزاین ارتجاعی: Elastic Design               اولین طریقه است که برای دیزاین اجزای آهنکانکریتی انحنائی مورد استفاده قرار گرفته است. این طریقه بر اساس مرحله II  حالت تشنج و تغیر شکل و فرضیات ذیل استوار است: کانکریت نه میتواند تشنجات کششی را متحمل گردد، تمام تشنج تحمیلی کششی را سیخ ها متحمل میشوند. کانکریت نواحی فشاری الاستیکی  بوده، رابطه تشنچ و تغیر شکل خطی و تابع قانون هوک میباشد یعنی: مقطع ئیکه قبل از انحناء است مسطح بود، بعد از انحنا نیز مسطح باقی میماند(قانون برنولی صدق میکند) .  بر حسب نتیجه فرضیات دیاگرام تشنج در ناحیه کششی مستطیلی گرفته شده و نسبت بین مودول های ارتجاعیت  فولاد(سیخ ها) و کانکریت () ثابت میباشد (شکل 3.1)              شکل (3-1) دیزاین ارتجاعی یا ایلاستیکی یک گادر مستطیلی     در اینجا مقطع آهنکانکرتی متجانس قبول گردیده که مساحت سیخ (Ast)  از طریق مساحت تغیر شکل یافته کانکریت (mAst) ارایه میگردد. بنابر این تغیر شکل های کانکریت و سیخ ها با هم مساوی میباشند.        از اینجا میتوانیم بنویسیم:           تشنج درنسج خارجی مانند مقطع ثابت تغیر شکل یافته دریافت میشود:        تشنجات در سیخ های کششی و فشاری توسط فورمول های ذیل دریافت میگردد:        در اینجا:     ho=d=D-a : عمق موثر مقطع، h   یا D : عمق کلی مقطع، a : فاصله بین کنار ناحیه کششی و مرکز سیخ های کششی ( قشر محافظوی) ، a’ : فاصله بین کنار ناحیه فشاری و مرکز ثقل سیخ های فشاری( قشر محافظوی)،  n : عمق کانکریت فشاری یا عمق محور نیترال یا خنثی میباشد.  قیمت n  را میتوانیم از حالتی دریافت نماییم که مومنت ستاتیکی مقطع تغیر شکل یافته نظر به محور نیترال مساوی به صفر باشد.           مومنت انرشیای مقطع تغیر شکل یافته:                                                                                 تشنج مجاز برای کانکریت در تیوری ارتجاعیت یک بخش معین مقاومت فشای نهایی کانکریت  را تشکیل میدهد که  R عبارت از مارک کانکریت است و مساوی به مقاومت مکعب کانکریت در وقت میده شدن میباشد.              تشنج مجاز برای فولاد یک قسمت از نقطه سیالیت ان   گرفته میشود. نقص اساسی دیزاین الاستیکی این است که کانکریت به حیث یک ماده الاستیکی توجیح گردیده است. تقسیمات حقیقی تشنج در یک مقطع کانکریتی درمرحله II  نمیتواند توسط دیاگرام مثلثی تشنج توضیح شود ، به همین ترتیب m ثابت نبوده و مربوط تشنج در کانکریت، مداومت این تشنج و یک تعداد فاکتور های دیگر میباشد. عیار ساختن m  بر وفق یک مارک داده شده کانکریت نیز غیر موثر ثابت گردیده است. علاوتآ واضح گردیده که تشنجات  حقیقی در فولاد تقویه کمتر از تشنجات محاسبوی میباشد.     توسط تیوری ارتجاعیت نه تنها دیزاین ساختمانی یا یک ضریت مصئونیت قبلآ  پیش بینی شده ممکن نیست بلکه تعین تشنجات حقیقی در مواد نیز ممکن نمیباشد. در بعضی حالات باعث مصرف اضافی مواد یا باعث استعمال سیخ ها در نواحی فشاری کانکریت میگردد. نواقص دیزاین ارتجاعی با بوجود آمدن انواع  جدید کانکریت مثلآ کانکریت های سنگین با مقاومت بلند و کانکریت سبک به پرکننده های منفذدار و غیره و سیخ های قویتر متبارزتر میگردد.        1.10 دیزاین پلاستیکی یا فروریختگی:      Plastic or Collapse Design     نواقص تیوری ارتجاعیت باعث ایجاد طریقه جدید دیزاین که با خواص ارتجاعی و پلاستیکی مواد مطابقت خوب باید داشته باشد، گردید. در دیزاین پلاستیکی به حیث نقطه انحراف از مرحله III  حالت تشنج-تغیر شکل استفاده به عمل می آید. باز هم تشنجات کششی در کانکریت به حیث یک جز مقاومت در نظر گرفته نمی شود.  تشنجات مجازی (کاری) در فورمولهای دیزاین به مقاومت نهایی فشاری کانکریت و نقطه سیالیت فولاد  تعویض گردیده است. با داشتن این کمیات به دانستن نسبت مودولی (m) ضرورت نمی باشد. در روزهای ابتدایی تحلیل پلاستیکی ، دیاگرام تشنج در ناحیه فشاری منحنی گرفته می شود، اما در اواخر به دیاگرام مثلثی تعویض گردیده است. قوه اعظمی مصئون که میتوان آنرا بر ساختمان حین بهره برداری تحمل نمود، از تقسیم کردن قوه حدی یا تخریب بر ضریب مجموعی اضافه باری( Load factor) بدست می آید( این طریقه بنام طریقه  load factor نیز یاد میگردد.)     به این ترتیب برای اجزای انحنایی :     و برای جز فشاری:        حین دریافت بار تخریب برای جزئیکه در حالت (case 1) –(تخریب در ناحیه کششی) کار میکند ، فرضیات برنولی به پرنسیب فروپاشیده گی پلاستیکی که مطابق آن تشنج به قیمت های نهایی آن ، همزمان در کانکریت و فولاد میرسد تعویض گردیده است مثلآ شکل (4-1) ضم میباشد.              برای یک جز انحنایی دارای مقطع عرضی کیفی متناظر (شکل 4-1) ، عمق ناحیه فشاری را از مساوات نیروهای داخلی در مرحله شکست بدست آورده میتوانیم:           در اینجا:  Rc مقاومت نهایی فشاری کانکریت در انحناء است که  ، Rs نقطه یا حد سیالیت فولاد است، و َAc مساحت کانکریت در فشار، As  و A’s  عبارت از مساحت های سیخ های ناحیه کششی و فشاری میباشند.  مومنت تخریبی مساوی به مومنت نیرو های داخلی نظر به مرکز ثقل سیخ های کششی میباشد:           در  فورمول فوق:   Sc=Ac.Zc  مومنت ستاتیکی  ناحیه فشاری نظر به مرکز سیخ های کششی،  Zc  فاصله بین مرکز ثقل سیخ های کششی و مرکز ثقل کانکریت فشاری (Lever Arm ) میباشد.  خط فاصل بین حالت 1 و حالت 2 به اساس ارقام تجربوی تعیین گردیده است.  حالت  ، کانکریت M400 و پایینتر به (case 1) شامل میباشد. در اینجا So عبارت از مومنت ستاتیکی تمام مساحت موثر کانکریت نظر به مرکز سیخ های کششی میباشد. برای گادر های مستطیلی و  T  مانند با تسمه های فشاری ، عمق کانکریت در فشار نباید از( 0.55ho) تجاوز نماید.              ضریب اطمینان یا ضریب بار که در معدله دیزاین توسط این طریقه به کار برده میشود، برای تمام جز عین شی است و در ارتباط با تقسیمات تشنج در اثنای تخریب، آمیزش بارها و نسبت نیرو از اثر بار موقت  و ثابت  میباشد، اگر بار زنده افزودی کند ، ساختمان به احتمال اغلب اضافه بار خواهد بود، بنابر این ضریب اطمینان باید اضافه تر باشد طور مثال برای سلب هاو گادر های که تحت آمیزش اساسی بارها قرار میداشته باشند و در صورتیکه  باشد ضریب K=1.8  و اگر باشد  K=2 گرفته میشود . برای اجزای فابریکه یی ضریب اطمینان به اندازه 0.2 کاهش می یابد، اما از 1.5 نباید کمتر باشد.  در دیزاین پلاستیکی نیروهای داخلی M, Q, N  از اثر بارگذاری نیز در مرحله فروریختن (Bread down) که برای تشکیل مفصل های پلاستیکیت مجاز است دریافت میگردد. برای یک تعداد عناصر (سلب ها، گادر های مسلسل و چوکات های) این طریقه دیزاین به اندازه قابل ملاحظه اقتصادی تمام میشود.           شکل (4-1) دیزاین پلاستیکی یک گادر با مقطع متناظر                             برتری ها و نواقص دیزاین پلاستیکی :  Advantages and Disadvantages of Plastic Design:                 دیزاین پلاستیکی که خواص ارتجاعی و پلاستیکی کانکریت را در نظر میگیرد، وضعیت (حالت) اجزاء را تحت بار دقیقتر انعکاس میدهد و یک پیشرفت مهم در تیوری مقاومت آهنکانکریت بحساب میرود. یکه برتری عمده این طریقه بر طریقه ارتجاعی دیزاین این است که ضریب اطمینان کلی (Total Safety factor) یک عنصر که در این طریقه بدست می آید نزدیکتر به قیمت حقیقی آن میباشد. علاوتآ عناصریکه به طریقه (Load factor) دیزین شده اند نظر به همان عناصریکه به طریقه ارتجاعیت دیزاین شده باشند به سیخ های کمتر ضرورت دارند طور مثال محاسبات دیزاین پلاستیکی معمولآ نشان میدهد که اجزای انحنایی به سیخ های فشاری ضرورت ندارند.              یک نقص عمده این طریقه این است که انحرافات احتمالی بار های حقیقی و مقاومت مواد ساختمانی نظر به قیمت های دیزاین آنها نمیتوانند یک ضریب عمومی اطمینان در نظر گرفته شوند.     1.11.1 دیزاین حالت حدی آهنکانکریت :  Limit State Design of RCC                         دیزاین حالت حدی از دیزاین پلاستیکی گرفته شده است ، فرق اساسی بین این دو طریقه در آنست که اولی حالات حدی عناصر را به صورت واضیح تثبیت می نماید و یک سیستم از ضریب های دیزاین را تشکیل میدهد که گرنتی کند یا یک ساختمان یا عنصر تحت عمل خرابترین آمیزش بارها و مقاومت اصغری مواد به یک چنین حالت نرسد . این طریقه نیز بر اساس مرحله شکست  (Bread down) استوار است ، لیکن مصئونیت یک ساختمان تحت بار بر حسب در نظر گرفتن چندین ضریب دیزاین تامین پنداشته میشود  نه بر حسب یک فکتور مجموعی مصئونیت . عناصریکه به این طریقه دیزاین میگردند یک اندازه اقتصادیتر تمام میشوند. (حالات حدی حالاتی را می گویند که با رسیدن آن حالات عنصر دیگر نتواند مطالبات بهره برداری را بر آورده سازد)        1.11.2 نکات اساس دیزاین :                 Main Points of Design                  1-      گروپ اول حالات حدی: تحلیل مقاومت دراین حالات بر مرحله III  حالت تشنچی-تغیرشکلی استوار  است. یک مقطع کافی توانمند پنداشته میشود اگر نیروهای داخلی ئیکه از اثر بارهای دیزاین در آن بوجود می آید از توان برداشت مقطع یا از مقاومت سنجشی مواد آن تجاوز نماید، اگر نیروی داخلی ئیکه از اثر بار های خارجی بوجود می آید به (T) نشان داده شود (مثلآ مومنت انحنائی M، قوه طولانی N،  این نیرو ها تابع بارهای بهره برداری یا  ضریب اضافه باری (n) و یک تعداد فاکتور ها)-(سیستم بارگذاری ، فاکتور دینامیکیت و غیره) میباشد . قوه ئیکه مقطع میتواند آنرا تحمل کند (Tsec) تابع شکل و سایز مقطع (S) ، مقاومت مواد  ، ضریب های اطمینان (Kc و Ks) و ضریب های شرایط کار ( و ) میباشد.  شرط مقاومت مقطع توسط نامساوات ذیل ارایه میگردد:           در اینجا: اگر  ، ،   باشد ، نامساوات (1.11) شکل ذیلرا بخود اختیار میکند:        تحلیل توان بار برداری بر مرحله I   حالت تشنچ- تغیرشکل استوار است و عبارت است از دریافت تشنج قبلی و تشنجات در کانکریت و سیخ های فولادی که ازاثر بار خارجی بوجود می آید . توان برداشت یک عنصر کافی گفته میشود در صورتیکه این تشنجات از مقاومت سنجشی (دیزاین) تجاوز نکند.     2-      گروپ دوم حالات حدی: تحلیل برای تشکیل درزهای نورمال و مایل عبارت ازامتحان کردن مقاومت درمقابل درز کردن اجزای است که دربرابر مطالبات کتگوری اول دیزاین میگردند و هم چنان واضیح ساختن این مسئله است که آیا در اجزای دیزاین شده مقابل مطالبات کتگوری دوم وسوم درزها تشکیل خواهند شد؟  ←  نظر به مطالبات کتگوری اول هیچگونه درزها نباید بوجود بیایند و محاسبه عناصریکه چنین مطالبات را باید بر آورده سازند، در برابر تشکیل درزها تحت عمل بار های سنجشی صورت میگیرد.     ←  در کتگوری دوم مطالبات باز شدن کوتاه مدت درزهای با عرض محدود  به شرط تامین متعاقب و ومطمئن آنها مجاز میباشد.  عناصریکه باید مطالبات کتگوری دوم را بر آورده سازند، نظر به باز شدن درزها تحت عمل بار نورماتیفی کلی و نظر به بسته شدن درزها تحت عمل بار موقت طویل المدت محاسبه میگردند.     ← کتگوری سوم مطالبات : باز شدن کوتاه مدت و طویل المدت درزهای با عرض محدود {و} مجاز میباشند.  عناصریکه در برابر ومطالبات کتگوری سوم قرار میگیرند ، نظر به باز شدن درزها تحت عمل بارهای نورماتیفی و طویل المدت محاسبه می گردند. کتگوری های این مطالبات و قیمت های حدی مجازی در شرایط محیط  غیرمضره در جدول (1.4) آورده  شده اند.     به این ترتیب قبول میگردد که درزهای نورمال تشکیل نخواهند شد، اگرقوه T  (یک مومنت انحنایی یا یک قوه طولانی) که از اثر بارهای خارچی بوجود می آید از قوه  که مقطع با تشنجات کششی  در کانکریت قبل از ظاهر شدن درزها میتواند آنرا تحمل نماید ، تجاوز نکنن:              ترکیب بارها و فکتور های اضافه باری که برای دریافت قوه (T) بکار برده میشوند در جدول (1.5)آورده شدن اند.                                         جدول (4-1) ، کتگوری ها، مطالبات مقاومت در مقابل تشکیل درزها در عناصر ساختمانی و عرض های حدی کوتاه مدت acr, sh-t   و طویل المدت acr, l-t    Category two  acr, sh-t  =0.15mm  __  Category two  acr, sh-t  =0.05mm  __  Category two  acr, sh-t  =0.05mm  __  Category one  __  __        Class B-II and Bp-II wire 3mm in diameter , class  K-7 strands at wire diameter of 3mm and less  Catagoreis of requirements for crack resistance of structures and limit short-time  acr, sh-t  and long time,  acr, l-t  crack witdths  Table (1-4), catagories of  Requirments  for Crack Resistance of  Reinforced Concrete Structures according to service  conditions and Type of Reinforcement  Category three  acr, sh-t  =0.15mm  acr, l-t =0.1mm  Category two  acr, sh-t  =0.15mm     Category two  acr, sh-t  =0.1mm     Category two  acr, sh-t = 0.1mm     Category one  __  Class AT-IV bars, class B-II, and Bp-II wire and class K-7 strands at wire diameter of  4mm  and more  Catagpry three  acr, sh-t  =0.4mm  acr, l-t  =0.3mm  Category three  acr, sh-t =0.4mm  acr, l-t  =0.3mm  Ctagory three  acr, sh-t = 0.3mm  acr, l-t = 0.2mm  Category three  acr, sh-t  =0.3mm  acr, l-t  =0.2mm     Class A-IV, AT-IV,A-V and AT-V bars ,  Class B-I and Bp-I wire              Catagoree three  acr, sh-t  =0.2mm  acr, l-t  =0.1mm  Class A-I. A-II and A-III  Other interior members  Other exterior members  Members subjected to pressure of particulate materials  Same members with sections partly in compresion  Members subjected to pressure of liquids or gases , with  sections entirely in tension        Service  conditions        جدول (1.5) ، بارها برای دیزاین مقاوم درز ها:     کتگوری مطالبات  بار ها برای:     تحلیل درز داری     تجزیه عرض درز ها  تحلی بسته شدن درز ها  کوتاه مدت  طویل المدت     یک  تمام بارها (به استثنای بار مخصوص) مشترکآ عمل میکنند و n>1  است (مانند تحلیل محکمیت)  __  __  __        دو  تمام بارها ( به استثنای بارمخصوص) مشترکآ عمل می نمایند و n>1  ( تحلیل شود که آیا به امتحان عرض درز کوتاه مدت  و بسته شدن آن ضرورت است یا نه)  تمام بار های به جز از بار مخصوص مشترکآ عمل می نمایند  __  بار ثابت و بارهای طویل المدت مشترکآ عمل می نمایند و n>1        سه   تمام بارها به استثنای بار مخصوص با هم مشترکآ عمل می نمایند و n=1  (تحلیل صورت میگیرد تا متیقن شد که ایا به امتحان عرض درز ضرورت است یا نه)        هکذا  تمام بار ها به جز از بار مخصوص یکجا عمل می نماید n=1  __              به همین ترتیب قبول میشود که درزهای مایل بوجود نخواهند آمد ، اگر تشنجات اساسی  کششی درکانکریت ازقیمت   که با ضریب مربوطه لازم گرفته میشود تجاوز نماید .  تحلیل باز شدن درز عبارت از دریافت عرض درز های نورمال و مایل در سطح سیخ های کششی و مقایسه ان با عرض حدی درز میباشد و توسط رابطه ذیل ارایه میگردد:           عرض حدی در جدول (1.4) آورده میشود.     تحلیل تغیر شکل یک عنصر عبارت از دریافت خمیده گی   جز از اثر بارهای خارجی و مقایسه آن  با خمیده گی حدی  میباشد و شرط ذیل را باید صدق نماید:چ              خمیده گی اجزای عناصر ساختمان از اثر بارهای نورماتیفی دریافت میگردد، و خمیده گی حدی برای اجزای آهنکانکریتی در جدول (1.6) آورده شده است.        جدول (1.6) حدود خمیده گی  برای اجزای آهنکانکریتی     اجزاء     حد خمیده گی نظر به وایه     بار ها با n=1     گادر های تحت کرین های برقی  سقف ها و بام های با وایه های:           بار ثابت و بار های موقت کوتاه مدت                         بار ثابت و موقت طویل المدت                               سقف قبرغه دار و مارش های بالای  وایه ها                 بار ثابت و موقت طویل المدت                                پانیل های دیواری:                    بار ثابت و موقت طویل المدت و  کوتاه مدت                                             اگر ساختمان در مقابل بعضی از مطالبات بهره برداری و ساختمانی قرار میگیرد، خمیده گی از اثر بار ثابت و موقت طویل المدت و کوتاه مدت دریافت میگردد.  اگر خمیده گی نظر به ملاحظات شکل ظاهر محدود ساخته می شود در آنصورت برای بار های ثابت و موقت طویل المدت دریافت میگردد، در غیر آن ضریب اضافه باری واحد گرفته می شود.  حدود خمیده مربوط پیش برآمده گی های کنسولی (Cantiliver overhang) دو چند ساخته میشود.  اجزای آهنکانکریتی مانند سلب های پوشش های بین منازل مارش های زینه و چوک های که با اجزای مجاور ارتباط ندارند ثبات این ها بصورت علاوه گی تحلیل میگردد، خمیده گی علاوه گی ائیکه از اثر بار متمرکز کوتاه مدت(100kg)  در نامساعد ترین حالت بار ها بوجود می آید از0.7mm تجاوز نکند.     محاسبه ساختمانی عبارت از انتخاب ماده ساختمانی ، تعیین شکل مناسب جز و اندازه های مقطع آن، مارک کانکریت و کلاس فولاد ، تعداد سیخ ها، شیمای جابجا ساختن سیخ ها و غیره میباشد.        1.12 روش های مروج محاسبه و دیزاین:     برای محاسبه و دیزاین ساختمانی اجزای آهنکانکریتی و یا تعیین سایز آنها دو روش یا طریقه برای انجنیران توصیه ش شرکت فنی و مهندسی رفاه گسترافغانستان...
ما را در سایت شرکت فنی و مهندسی رفاه گسترافغانستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6engineerrahimi0 بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 13 ارديبهشت 1401 ساعت: 1:26